روژينروژين، تا این لحظه: 14 سال و 30 روز سن داره

روژین دختر کوچولوی مامان و بابا

عروسي دايي امين

٥/٥/٩٠ عروسي دايي امين هستش  يعني امشب اخه الان ساعت 1 نيمه  شبه و شما دختر گل تازه خوابيدي اونم با بدبختي ساعت حدود 6 بعدازظهر با بابايي رفتيم  تا لباس شما رو از خياط بگيريم حتما عكسشو ميزارم   راستی دایی امین گفته یه DJ خوب گرفته فكر كنم من وتو همش وسطيم داريم مي رقصيم هههههههههه ...
7 مرداد 1390

پارك

امشب من وشما و بابايي رفتيم پارك جمعيت خيلي زياد بود تو بغل بابايي بودي به بابايي گفتم روژين رو بده من تا ببرمش بازي   خيلي خوشحال بودي از ذوق نميدونستي چكار كني اول بردمت تا با هم يكم قدم بزنيم حالا رسيديم به تاب و سرسره   اولش يكم ترسيدي تا اينكه صداي بابايي زذم اصلا دلت نمی خواست بیای پایین ازبغل. اما بعد که بابایی  گذاشتت روی سرسره یکمی اخمت بازشد اما طول نکشید كه كلي واسه خودت دوست پيدا كردي به همه باي باي ميكردي   دو تا دختر هم سر اينكه كي اول بره روي سرسره دعوا ميكردن خوش به حال عالم كودكي چه زود گذشت خلاصه كه گلم كلي خسته شديم من وبابايي به قول بابایی پارک رفتن زمانی خوش می گذره که&nb...
1 مرداد 1390